×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : سه شنبه, ۲۲ آبان , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Tuesday, 12 November , 2024  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره
شهید بابا محمد رستمی رهورد
شفیق فکه، شبکه ایثار

موضوع : حسن برخورد

 

 

یك روز به اتفاق آقای رستمی به خانة پدرم می رفتیم جلوی فلكه آب كه رسیدیم یك پسر جلوی ایشان را گرفت و گفت كارت ماشین را ارائه بدهید ، گفت : باشد ، پسر جان كارت ماشین همراهم نیست ، می روم و برمی گردم و برایت می آورم . خلاصه هر طور بود آقای رستمی با زبان شیرین و برخورد خوبی كه داشت آن پسر بچه را قانع كرد و ما حركت كردیم . وقتی ما را به خانة  پدرم رساند، بدون اینكه پیاده شود برگشت و گفت : می خواهم بروم و بقیه حرفهایم را با آن برادرمان بزنم و كارت را هم نشان بدهم .

 

محل مصاحبه :مشهد

نام راوی: خانم زهرا بهادری

منبع خاطره: سایت خاطرات شهدا

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.