×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : سه شنبه, ۴ مهر , ۱۴۰۲  .::.   برابر با : Tuesday, 26 September , 2023  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره

من عاشق شب عملیات بودم که گردان به ستون یک عازم خط می شد عاشق وداع یاران که از همدیگر طلب شفاعت می‌کردند برای همین گردان رزمی را بیشتر دوست  داشتم امدم گردان کمیل به فرماندهی علی درویش رفتم در یکی از گروهانها به مسئولیت جابراردستانی و معاونت‌ شهید محمود لطیفیان.    طبق معمول نیروی آزاد گروهان شدم چند روزی که در دوکوهه  بودیم  به  گردان ابلاغ ماموریت شد  برویم شلمچه خط پدافندی شلمچه را تحویل بگیرم آمدیم شلمچه را با شکل ...

پدر ..... از منطقه عملیاتی والفجر ۸ امده بودیم دوکوهه نیروها اکثرا تسویه کرده بودند. گردان شهدا احتیاج به نیروی جدید داشت تا باز منظم شویم که بتوانیم برای پدافند با قوای تازه به منطقه والفجر ۸ برویم. با شهید صفرخانی و دوستان جمع بودیم. کارگزینی گردان رفته بود طر ف میدان صبحگاه تا نیروی مورد نیاز را بیاورد در یکی از ساختمانهای دوکوهه که معروف بود به ساختمان توپخانه، بیشتر بچه های توپخانه دران مستقر بودند. یک طبقه از آن ...

این خاطره: شبهای عملیات .... هرسال که شب عاشورا  می‌شود  خاطرات شبهای عملیات دوباره زنده می‌شود   بندگی خالصانه خدا   بود  زمانهای ناب خیلی  زودگذشت  ولی هیچ موقع از یادم نمیرود این شبها  با آه وافسوس اشک بیاد ان شبها بادوستان وشهدا بودم   شبهای  عملیات  دوستان به ستون یک بر روی جاده به طرف خط مقدم در کنار اب حرکت میکردیم  تیر تراشهای  تیربارهای عراق شلیک میکردند از کنار مان زوزه کنان ردمی شدند یا خمپاره ای در کنار مان ...

جانباز شهید سعید جانبزرگی سرآمد در حفظ و آثار ارزشهای دفاع مقدس
25 جولای 2023

یکباره سنگ های لحدی پیدا شد و زیر ان سنگها که برداشته شد سر یک شهیدی که شال سبزی در سر داشت نمایان شد وان لحظه همه به تکاپو افتادند 

شهید سیدرضا دستواره، فرمانده لشگری که به تنهایی یک لشگر بود
23 جولای 2023

در کدام ارتش دنیا فرمانده لشگر از همه نیروها جلوتر پیشروی می‌کند هنوز هیچ رزمنده ای آنجا نبود باز صبح فردا یکی از سایت های موشکی عراقی ها داشتند مقاومت می‌کردند خود رضا دستواره آمد یک دسته از گروهان را جدا کرد برای  پاکسازی سایت موشکی.

این قسمت، گزارش شکمی
17 جولای 2023

برگ خاطره و نقل قولی برای آقا مسعود زندی توسط رزمنده جانباز برادر حاج حسین عسگری اما بگم برا استاد گرانسنگ تاریخ شفاهی ! . . . در سده های قدیم و زمانی که ما در جبهه های غرب مشغول تفرج ،تفریح و کوهنوردی بودیم خب شرایط آب و هوایی اون مناطق بسیار عالی بود […]

فصل دوم – سکوت شکسته خاطرات حاج محمود پاک نژاد-کربلای ۴ قسمت سی و پنجم
02 اکتبر 2021

نیروها توجیه بودند و می دانستند که ممکن است در همین فاصله، جسد شهید به دست نیروهای گشتی دشمن بیفتد. هرچه به ارتفاعات نزدیک تر می شدیم، باران تبدیل به برف و کولاک می‌شد. زمین و زمان، همه چیز دست به دست هم داده بودند و به یکباره شرایط تغییر کرده بود.  درد و ناله دو مجروح و ناامنی راه، که تنها مسیر بود و پیچیده شدن شرایط، باعث شده بود تا از ادامه مسیر ناامید شویم.

فصل دوم سکوت شکسته ، خاطرات حاج محمود پاک نژاد-کربلای ۴-قسمت سی و ششم
02 اکتبر 2021

فقط زمانی که قصد نماز خواندن داشتند، پوتین را از پای خود در می آوردند؛ در طول پنج مرحله ی عملیات استراحت نداشتند. منطقه عملیات لشکر ۱۷ وسیع بود و در روزهای اول امکان استفاده از هیچ نوع وسیله نقلیه ای وجود نداشت.

تذکره الشهداء
02 اکتبر 2021

مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه ی حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان(عج) هستند به واسطه ی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده ی خود نابود کنند، سنگین است.

لشکر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه
02 اکتبر 2021

وقتی دید من ول کن نیستم ، رفت سراغ اخوی بنده که بیاد وساطت کنه موهاش رو نزنه اما مقبول نشد.

خروش حسین اسکندرلو
02 اکتبر 2021

همه چیز به خوبی پیش می رفت تا اینکه آقای عزیز جعفری به شرح عملیات پیش رو رسید. وقتی مسیر های تهاجم و شیوه پشتیبانی را شرح می داد،《حسین اسکندر لو》 اجازه خواست و به مدل ارائه ایشان ایراد گرفت.