- نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
- 01 اکتبر 2020
- کد خاطره 13410
- 4620 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
شفیق فکه، شبکه ایثار
موضوع:۴ ماه تا شهادت
آقا مجید بچه محله یافتآباد تهران بود. از آن بچههای جنوب شهری که مشتیگری در مرامش بود.ذات پاک این جوان جنوب شهری با محبت اهل بیت درهم آمیخته بود. پدر و مادرش میگفتند که مجید شاید خالکوبی کرده و گفتار و منش لوتیوار داشت، اما هر جا میرفت و هر کاری میکرد، حرمت اهل بیت (ع) را نگه میداشت. مادر شهید میگفت: پسرم عاشق اهلبیت (ع) و امام حسین (ع) بود. محرمها طور دیگری میشد و شور میگرفت. ماجرای تحولش هم در یک هیئت رقم خورد. آنجا پسرم از تعرض تکفیریها به حرم حضرت زینب (س) شنیده و از فرط گریه بیحال شده بود. دوستانش میگفتند مجید به سرش میزد و میگفت: مگر ما مرده باشیم که کسی بخواهد دست به حریم اهل بیت (ع) بزند. از همان زمان پسرم تصمیم گرفت مدافع حرم شود.
فقط چهار ماه زمان نیاز بود تا مجید قربانخانی تصمیم به مدافع حرم شدن بگیرد و در پایان این مدت به شهادت برسد. پدر شهید میگفت: «پسرم تنها یک هفته بعد از حضور در سوریه شهید شد. شهید امیدواری از همرزمان قبل از اعزام خواب میبیند که در حرم حضرت زینب (س) مدافعان حرم صف کشیدهاند. حضرت رقیه (س) میآیند و از بین صف چند نفر را نشان میدهند و میگویند شماها یک قدم جلو بیایید. جلو که میآیند به آنها نگاهی میاندازند و میروند. شهید امیدواری در همان خواب چهره پسرم را دیده بود. در هواپیما و موقع اعزام مجید را میبیند و میشناسد. به هرحال در سوریه وقتی مجید وضو میگرفت، حسین امیدواری و سایر بچهها میگویند مجید این خالکوبیها چیست. پسرم در جواب میگوید: حضرت زینب (س) به زودی یا پاکش میکند یا خاک.» خانم زینب (س) خیلی زود دل پاک آقا مجید را میخرد و او را میبرد. ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ او به همراه شهیدان مرتضی کریمی، مصطفی چگینی و آژند به شهادت میرسد
تهیه و تنظیم از: سروداودی، کد ۵۲۰
http://www.khaterateshohada.ir/?p=13410