×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Monday, 20 May , 2024  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره
معلم شهید جنوب شهر تهران محله اتابک/اول اصرار بعد خونسردی و منصرف شدن
01 مه 2024

پس از درگیری در نخلستان های روستای سادات دشمن را تعقیب کردیم. دشمن در بیابان های شمال روستای سادات نتوانست مقاومت کند و مجبور به فرار شد که در نتیجه تعدادی از خودروهای دشمن در رمل ها گیر کرد و در منطقه جا ماند.

شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود!
28 آوریل 2024

  شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا…. «شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده» از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید که او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و ‏با سن کم بیسیم‌چی بودن را قبول کرده بود. سرانجام توسط منافقین اسیر شد منافقین پس از […]

بازگشت پس از ۲۲ سال!
28 آوریل 2024

  زندگی نامه شهید طالب حیدری در سال ۱۳۴۳ در خانواده متدین متولد شد. در نوجوانی در کنار تحصیل به کار کردن مشغول شد تا کمک خرج خانواده باشد. وی در دوران انقلاب در جلسات و فعالیت های انقلابی شرکت می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل بسیج جز اولین افرادی بود که در […]

بعد از ۲۲ سال گمنامی
25 آوریل 2024

شهید در سال ۱۳۷۱ یک مأموریت ویژه دریایی برای محافظت و گشت زنی از آب های نیلگون خلیج فارس داشتند. او فرمانده‌ی گروهان غواصی بود. در آن‌جا با ناوشکن دشمن درگیر شدند و شناور سپاه دچار آتش سوزی شد. فرمانده طالب  چون احتمال انفجار شناور را می‌داد دستور داد تا با سرعت از آن‌جا خارج شوند.

مرا از یاد رفتن محال است/ پیکر مطهر شهدایی که در شلمچه جا ماند
20 سپتامبر 2023

 یک دوربین دید در شب در آنجا بود دوربین کشیدم و سنگر های عراقی را دیدم در همین حال در کنار سنگر های عراقی ها چند تا از پیکر شهدا ارمیده بودند حالم را دگرگون کرد از عملیات  کربلای ۵ و۸ در آن نزدیکی ها جامانده بودند میخواستم دوستان شهیدم را صدا کنم آی بچه های گردان انصار بچه های گردان عمار بچه های گردان شهادت ...

دریافت خبر شهادت علی فخارنیا / درگیری شدید با منافقین در مرصاد
14 آگوست 2023

با داد و فریاد گفتم بروید داخل آن خانه ها که سه اتاق بود حالت خاصی داشت بچه رفتند داخل خانه خودشان مخفی کردند خودم دم درب یکی از خانه ها ایستادم که داخل نیایند دور تا دورمان منافق بود ناگهان دو عدد نارنجک صوتی داخل خانه انداختند دود همه جا را گرفت

ساعت مچی !
11 آگوست 2023

بعد از یک هفته رفت مرخصی زمانی که آمد یک بند پلاستیگی انداخته بود و بجای دست مزد یک شانه چوبی درست کردم که برای عیالش ببرد

زنده شدن خاطرات شب های عملیات در شب عاشورا
28 جولای 2023

شب کربلای ۵، ستون در حال حرکت بود که خمپاره ای سر ستون به زمین خورد چند نفر جلوی من به شهادت رسیدند من سریع رفتم تا فاصله بین ستون ایجاد نشود